یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

یاسمین

تولدت مبارک

سلام گل مامان تولدت مبارک عزیزترینها عشق مامان شیطون بلای من دختر مهربون و پر انرژی مامان دو ساله شدی ان شالله 120 ساله بشی نفسم                           ...
16 آذر 1393

فسقلی ...

سلام ب گل مامان   عزیزم این روزها حسابی شیطون شدی و مامانی رو میکشی با شیطنت هات جگرم منو بابا معتقدیم تو  اب نمک موندی از بس نمکی و بامزه شدی یه کارهایی میکنی دیدنی  من از همه بیشتر تلاشت برا جمله گفتن رو دوست دارم عزیزم انقدر بامزه تند تند کلمات شکسته شکسته رو کنار هم میزاری و جمله میگی چون میخای همزمان با آجی جمله بگی نفس ات کم میاد نفس نفس میزنی تا ادامه بدی الهی مامان دور سرت بگرده   جگرم تازه هر چی تو کلاس زبان آجی یاد گرفته شمام تلاش میکنی یاد بگیری hsnd s up - hand s down رو بلد شدی close eye s و open eye s و شعر اپل اجی رو یاد گرفتی عاشق شعر علی کوچولویی عاشق تبلت ک محدود شدی از بس با آجی دعوات میشد و نوبت ر...
11 مرداد 1393

دخملیا

سلام گل کوچیکم عزیزم انقد شیطون شدی شکر خدا که نگو از پست بر نمیام دیگه بابایی میگه من که بچگیام آروم بودم این وروجک کپی بچگیا خودته منم چی بگم انگار راست میگه خوب عزیزم انقدر ماشالله تر و فرزی که خدا میدونه البته مونده به مامی برسی ها یادش بخیر بچگیام عزیزم آجی که میگه بریم دستشویی تا اون با ناز و اروم آروم بره تو رفتی بالا پله ها صدا میکنی سعید بیا (به آجی میگی سعید ) عزیزم اگه یه وقتهایی دعوات میکنم باورت کن دیگه انرژی ندارم البته تو که کک ات نمیگزه پر رو پرو وای میسی نگام میکنی و میخندی خوب البته حقته نوش جونت که دعوات میکنم عشقم عزیزم خودت که دیگه مستقل غذا میخوری اونم با چنگال برنج میخوری و ماست هم با چنگال دیگه خودت اوض...
11 خرداد 1393

وروجک من

خب برسیم به شیطنت های خانم طلای من یعنی یاسمین بزرگ بشی سانترال مانترال بشی میکشمت اینقد شیطونی و فضولی دختر یکم متانت و ناز داشته باش پدرم رو در آوردی یعنی شدیم من و تو پت و مت و تام و جری تو میریزی من جمع میکنم خرابکاری میکنی من درستش میکنم همشم دارم دنبالت میدوئم کابینتها نابود شدن اسباب بازیا همه داغون کامپیوتر رو پاورش رو میزنی تند تند اگه از پشتش خاموش نباشه گند میزنی به ویندوز یک سال و نیمته جیگر سه تا موس و یه کیبرد و اسپیکر رو نابود کردی سری شارژر گوشیمو از پریز کندی خرابش کردی کلی پول برا این یه ذره شارژر پیاده شدم سریا هندزفریم رو هفته ای یه بار میکنی باید برم سری بگیرم خخخخ دیگه بسه دخملم گناه داره آبروش ر...
23 ارديبهشت 1393

دخترک شیرین زبونم

سلام سلام دخملی گلم وایی مدیریت نی نی وبلاگ مرسی چقدر تغییرات ممنون دخمل گلم ک الان خوابه و دلک براش تنگ شده نمیزاره بیام وبشو آپ کنم مجبورم نصفه شب بیام خوب دخملی گلم اول حرف زدنت و شیرین زبونیت ببینیم چیا بلد شدی کلماتی ک بلدی بابا دعید : بابا سعید دعید : به آجی می گی دعید یا همون سعید ماما : مامان عمی : عمه ددر : بیرون بیم : بریم عبوسی : تاب تا تا عبوسی : تاب و سرسره پارک آب و دوغ و به به : شیر ام : غذا به به : خوراکی بیا : بیا , بده , بگیر قام قام : ماشین بیب بیب : حرکت ماشین حیار : خیار نانا : لالا بای : خداحافظی این چیهههه : این چیه بده : بده و بگیر دیش : جیش پی...
23 ارديبهشت 1393

اگه گفتی !!!

 سلام کوچولوی مامان بالاخره تصمیم ام رو گرفتم و.... اگه گفتی هان ... خودم بگم ؟؟؟ باشهههه ببین ...   حالا فهمیدی چی شد ؟؟ بالاخره موهای خوشگلت رو کوتاه کردم بیشتر کسایی ک دیدنت دعوام کردن و حیف بود موهات اما خسته شدم از بس سر خورد و هیچ گلسر و کش مویی نمیتونست موهات رو نگه داره ولی چکار کردی تا کوتاه شد بماند شکلت عوض شد حسابی به قول آجی پسر شدی اما راحت شدی از بس موهات رو با دستت میزدی کنار خسته شده بودیم هم خودت هم من ...
25 فروردين 1393

عید 93

 سلام دختر کوچولوی من کلی برات نوشته بودم ک اینترنت مشکل پیدا کرد همه پاک شد فقط بازم مینویسم دوستای گلم مرسی بابت پیامهای تبریک تون انشالله همه سال خوبی داشته باشید امسالم عید رفتیم دزفول و کلی بهت خوش گذشت عکسهاشو میزارم بعد توی یک پست دیگه برات چیزایی ک پاک شد رو مینویسم کلا من عاشق اینترنت ایرانم عکس انداختن از شما دوتا خیلی سخته تو ک میایی پشت دوربین ببینی چی تو دوربینه آجی ام از بس ناز میکنه تو همه عکسهاش چشاش بسته میافته سه راه بروجرد از ذوق توی چمنا میدویدی و ما هم دنبالت یعنی چسب باباجونی هرجا باشهپیداش میکنی و میری پیشش تو راهم همش از شیشه ماشین باباجون اینا رو دنبال م...
20 فروردين 1393

این چند روز

جوجه کوچولوی مامان یعنی الان ک خوابی باورم نمیشه تو همون نخود فضول منی یعنی من رو کشتی همه دیگه رسما غصه منو میخورن از دست شیطونیای تو از کارهای جدیدت بگم برا بالا رفتن مراسم داری اول بای بای بعد بوس هوایی بعد سینه میزنی حسین حسین میکنی بعد دست میزنی بعد بای بای دوباره بعدم پشیمون میشی ب آغوش خانواده بر میگردی فقط منو تا بالا میکشی دیگه اینکه انگشت میذاری رو نوشته ها و عکس های کتابا و میگی این چیه ؟ صب چشماتو باز نکرده کنترل رو میاری میگی آهنگ یا ب قول خودت آان غذا رو هم میخای مستقل بخوری روزی چند بار لباساتو باید عوض کنم نفسم عاشق چایی هستی و نون ترجیح میدی بجا هرچی نون بخوری هی میگی نونو اینم عکسای این چند روزت   ...
14 بهمن 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین می باشد