یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

یاسمین

جشن عبادتت مبارکمون باشه

دختر کوچولوی زیبای من که برای رسیدن به تکلیف لحظه شماری میکردی و شوق عبادت داشتی از امروز پا توی راهی میزاری که بزرگترین و بهترین بندگان خدا از اون گذشتن ان شالله همیشه در بندگی و طاعت از معبود ثابت قدم و با اعتقاد باشی و همین شوق و نشاط رو داشته باشی پوشیدن لباس زیبای بندگی خدا مبارکت باشه  به وقت ۲۷ تیر ۱۴۰۰ ...
1 مرداد 1400

رشوه طور

    وقتی دل به درس نمیدی و من مجبورم کوچولو شم و باهات باربی بازی کنم     با باربی خانم اینا چایی و میوه خوردیم کتاب خوندیمو بچه خوابوندیم   و به اصرار باربی خانم ناهار خوردیم   ...
8 خرداد 1399

سر آشپز این روزهای خونه ی ما

وی علاقه وافری به آشپزی و شیرینی پزی از خود نشان میدهد و از آنجاییکه بسیار زورش بر ما میچربه موفق میشه منو بلند کنه نظارت کنم و ایشون آشپزی 😍   پنکک کاملا با مهارت برامون پخته و حتی ظرفاشم اخرش خودش شست و آشپزخونه رو مرتب بهم تحویل داد   خودت که خوشمزه تری اخه  وقتی بفرمایید شام میبینه و هوس میکنه خودش آشپزی کنه و ما رو مهمون چایی و کاپ کیک خودش پز میکنه فکر کنم ورد جادویی خوشمزه شدنشو اینجا داشته بهش میخونده چیز کیک توی روبینو دیده و دستور داده درست کنیم و صد البته با کمک و  تزیین  دختر با سلیقه ام   وقتی موقع عکس گرفتن بیشتر از اینکه تو فکر خوب افتادن خودشو ک...
8 خرداد 1399

عید 96

  اون سال هم تصمیم گرفتیم عید رو در کنار اقوام و خاله مهربون بابایی دزفول باشیم هرچند بابایی کمی حال نداشت ولی دزفول همیشه خوش میگذره کلی عروسی رفتیم و چند جای دیدنی بخصوص طبیعت زیبا و بکر منگره   ...
11 شهريور 1398

جوجه ریزه میزه

              زیارت قبول ننه نخودی   در انتظار غذا   یک سااااال بعددددد لوسی می که میگن شمایی         دیوونه دوست داشتنی     افکت میدادیم به عکس زمانی که افکت مد نبود       همه مدله میخوامت نازو اداشوو         وی همواره خود را به خواب میزد         ...
5 مرداد 1398
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین می باشد