یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

یاسمین

عید 93

 سلام دختر کوچولوی من کلی برات نوشته بودم ک اینترنت مشکل پیدا کرد همه پاک شد فقط بازم مینویسم دوستای گلم مرسی بابت پیامهای تبریک تون انشالله همه سال خوبی داشته باشید امسالم عید رفتیم دزفول و کلی بهت خوش گذشت عکسهاشو میزارم بعد توی یک پست دیگه برات چیزایی ک پاک شد رو مینویسم کلا من عاشق اینترنت ایرانم عکس انداختن از شما دوتا خیلی سخته تو ک میایی پشت دوربین ببینی چی تو دوربینه آجی ام از بس ناز میکنه تو همه عکسهاش چشاش بسته میافته سه راه بروجرد از ذوق توی چمنا میدویدی و ما هم دنبالت یعنی چسب باباجونی هرجا باشهپیداش میکنی و میری پیشش تو راهم همش از شیشه ماشین باباجون اینا رو دنبال م...
20 فروردين 1393

تاب تاب عباسی

عسل مامانی این متن کامل شعر تاب تاب عباسی هست قشنگه نه ؟ توی خونه راه میری و میخونی تاتا عبوشی !   تاب تاب عباسی خدا منُ نندازی می خوام پناهم باشی تا آخر این بازی خدای دلتنگی یام خدای مهربونم  تو حرفامُ می‌شنوی بد کردم و می دونم می دونم از تو دورم صدای سوت و کورم من گم شدم تو راهه خوب و بد عبورم منُ ببخش که گاهی،شک کردم و شکستم به این که نزدیکمی چشامُ ساده بستم منُ ببخش که گاهی کم می‌یارم، می‌بازم یادم می ره تو هستی من که پر از نیازم تو دستامُ می‌گیری هنوز دلم روشنه هنوز نبض ترانه م به خاطرت م...
13 مهر 1392

خدایا شکرت

سلام دختر گلم امروز 9 ماه و 10 روزه تو رو دارم تقریبا یه نی نی تو شکم مامانش این قدر میمونه و بعد دنیا میاد یعنی از هیچی همه چی میشه و بعد میشه همه دنیای بابا مامانش و بعد از لحظه بدنیا اومدن یه نی نی کوچولو پدر و مادرش از هیچی به همه چی میرسن میشن بابا میشن مامان لحظه هایی رو تجربه میکنن و پاش ذوق میکنن که شاید تا دیروز اگر از زبون کسی میشنیدن براشون معنی نداشت تجربه ای از لذتش رو نداشتن باورت میشه اولین لبخند یه نی نی اولین غلط زدن اولین نگاه معنی دار اولین لحظه نشستن و هزار اولین دیگه ... چقدر شیرینن چقدر آدم انتظار میکشه تا ببینشون خدایا شکرت خیلی شکرت خدا جون که این لیاقت رو بهم دادی تا این همه شیرینی رو تجربه کنم خدایا ممنون خدا جو...
14 مرداد 1392

بابایی برای تو نوشتم به نظرت راسته ؟

ﺑﺎبای نی نی های دخمل ﻣﯿﮕﻪ ... ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ، ﻋﻤﺮﺷﻮﻥ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ .... ﺻﺒﺤﻬﺎ ... ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﺑﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺷﻠﺨﺘﻪ ... ... ﺯﯾﺮﭼﺸﺎﺵ ﮐﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﺷﺪﻩ ... ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﯼ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺤﺶ ﮐﻪ جیغ ﻣﯿﺰﻧﻪ : ﺑﺎﺑﺎ ﻧﯿﺎاااااﺍﺍﺍﺍ ﺗﻮ !!! بعدشﻓﺮﺍﺭﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻪ، تمومه ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﻪ ﻣَﺮده .... تموم دنیای یه "پدره ♥ ♥ ♥ ...
15 تير 1392

دخمل مامانی

عزیزم این روزها چقدر زود داره میگذره خیلی سخته اما دوست دارم شیرین باشه لبخندت اینکه وقتی بهت نگاه میکنم برام میخندی اینکه با عشق بهم میگی کییییییییخ شاید به نظر مسخره بیاد اما یه دنیا برام ارزش داره گل مامانی وقتی سفت توی بغلم فشارت میدم و تو غش میکنی از خنده وقتی تلاشت برای گرفتن اشیا رو میبینم زنده میشم شاد میشم امیدوار به زندگی میشم به اینکه خدا هست بیشتر از قبل یقین میکنم به اینکه چقدر خدا بزرگه بیشتر پی میبرم تو معجزه و لطف خدایی به نظرم هر بچه یه معجزه است هر لحظش رو فقط خدا میتونه بسازه و بهش همه چیز رو آموزش بده خدایا خیلیییییییییییی دوست دارم خیلییییی ...
19 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین می باشد